نقد و بررسی بازی Call of Juarez: The Cartel قدیمی
نقد و بررسی بازی Call of Juarez: The Cartel قدیمی
نوستالژیها همیشه زیبا هستند! مثل روزهایی که بدون نگاه کردن به متای بازی شروع به تجربه آنها میکردیم. بسیاری از بازیهای دوران خوش کودکی ما، بازیهایی هستند که هرگز نتوانستند به نمرات خوبی دست پیدا کنند. با این وجود آنها را دوست داریم و هنوز هم در ذهنمان هستند. شاید به خاطر سبک آنها، شاید به خاطر کیفیتی که دارند، شاید به خاطر نوستالژیک بودنشان و شاید هم به این خاطر که میتوانند یاد چیزی یا کسی را برایمان زنده نگه دارند. با گذشت روزها، ماهها و سالها، علاقه ما به بازیها هرگز کم نشد بلکه برعکس، عطشمان بیش از پیش برای انتشار بازی های مورد علاقه خود غیر قابل فروکش شد. بیشتر منظورم بازیهای اسم و رسم دار تر است. مثل Call of Duty و Medal of Honor و Battlefield. برای برخی هم Need for Speed و Gran Turismo و برای بعضی دیگر، بازیهایی مثل Assassin’s Creed و GTA! نگاه به گذشته اگرچه پیشرفت نیست و چیزی را هم برنمیگرداند، اما میتوان برای مدتی با ذهن خود به گذشته سفر کنیم، آنجا بمانیم و ناخودآگاه لبخند بزنیم!
مقدمه بالا و همچنین آمدن عبارت “روزی روزگاری” در ابتدای تیتر مقاله، نشان از این میدهد که قصد داریم در مورد یکی از بازیهای نه چندان جدید صحبت کنیم. این روزها در تب و تاب انتشار بازی Devil May Cry 5 هستیم، عنوانی که اتفاقا به نظر میآید که با نمرات خوبی هم مواجه شده است. پس از Resident Evil 2 Remake، کپکام با انتشار بازی قوی مثل Devil May Cry 5 نشان داد که در حال بازگشت به اوج است. این اتفاق در سال گذشته برای یوبیسافت هم با انتشار بازیهای Far Cry 5 و Assassin’s Creed Odyssey رخ داد. در همان سال اکتیویژن نیز توانست با Call of Duty Black Ops 4 شایستگیهای خود را یک بار دیگر ثابت کند. صحبت از استودیوها و شرکتهایی در میان است که این روزها با انتقادات زیاد و چه بسا غیر منطقی رو به رو هستند. چندی پیش بازی بزرگ و محبوب Red Dead Redemption 2، محصول راکستار منتشر شد. عنوانی که اگرچه قافیه را به God of War باخت و نتوانست جایزه بهترین بازی سال را به تسخیر خود درآورد، اما به عقیده بازیکنان زیادی، RDR 2 نه فقط بهترین بازی سال 2018، بلکه بهترین بازی تاریخ است! آن چند درصد بازیکنی که با این عقیده مخالف هستند هم، دست کم قبول دارند که Red Dead Redemption 2 در تاریخ بازیهای ویدیویی جاودانه خواهد بود. برخی هم معتقدند که این بازی اصلا از دوران خود جلوتر است و نباید آن را با هیچ بازی دیگری مقایسه کرد. به هر شکل، Red Dead Redemption 2 سوای از کیفیت خارق العاده و محسور کنندهاش، پس از مدتها توانست حس و حال یک بازی وسترن را به بازیکنان القا کند. اتمسفری که کلا در تاریخ بازیهای ویدیویی به ندرت شاهد آن بوده ایم. شاید به جز بازی قدیمی Sunset Riders و Gun، فقط دو مجموعه دیگر وجود داشته باشند که وقایع آنها در غرب وحشی رخ میدهند. Red Dead و Call of Juarez! البته این نکته را در نظر داشته باشید که Red Dead Redemption 2، سومین نسخه از سری RD بوده و در سال 2004 بازی Red Dead Revolver برای PS2 و Xbox منتشر شد. آخرین نسخه Red Dead هم که همان طور که همه میدانیم در سال 2018 منتشر شد و روایت گر داستان آرتور مورگان و گروهش بود.
جای غرب وحشی در دنیای گیم واقعا خالی است! بازیهای کمی با این محوریت در دنیای بازیهای رایانهای دیده میشوند که همین معدود بازیها هم گاها کیفیت مناسب را ندارند. این بازیهای بی کیفیت را در همان روزهای قدیمی شاید میشد تحمل کرد اما امروزه واقعا کار دشواری است. آن هم وقتی که عرصه رقابت روز به روز تنگتر و تنگتر می شود و بازیهای ضعیفتر برای همیشه فراموش میشوند. چنین بازیهایی معمولا به متای جالبی دست پیدا نمیکنند و به دنبال آن از نظر اقتصادی هم شکست میخورند. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از بازیهای مورد علاقه سالهای کودکیمان محو شدهاند و هیچ خبری از آنها نیست. مثل Kane and Lynch، Crysis، Dead Space و Medal of Honor و دهها آی پی یا مجموعه دیگر. در این میان میتوان از Call of Juarez هم نام برد. Call of Juarez تا کنون 4 نسخه را منتشر کرده و آخرینشان Gunslinger نام داشت که در سال 2013 منتشر شد. پای Call of Juarez هرگز به نسل هشتم باز نشده و با توجه به این که این نسل هم رو به اتمام است، بعید است که شاهد چنین اتفاقی باشیم. البته در سال گذشته شایعاتی مبنی بر انتشار یک Call of Juarez جدید یا حداقل نسخه ریمستر شده Call of Juarez Gunslinger به گوش میرسید که بعدا معلوم شد که این شایعات هم بی اساس بودهاند. البته مطلب امروز ما در مورد Call of Juarez Gunslinger نیست، بلکه میخواهیم به سال 2011 برگردیم. جایی که ضعیفترین نسخه Call of Juarez با پسوند The Cartel منتشر شد. عنوانی که از فضای قبلی خود فاصله گرفته و وارد دنیای مدرن شده بود. برخلاف Call of Juarez و Call of Juarez: Bound in Blood که حال و هوای وسترنی داشتند و در غرب وحشی دنبال میشدند، وقایع Call of Juarez The Cartel مربوط به سال 2011 می شوند. عنوانی که توسط Techland توسعه داده شده و یوبیسافت وظیفه انتشار آن را بر عهده داشت. تک لند کارنامه خیلی درخشانی ندارد ولی به واسطه بازیهایی مثل Dead Island و Dying Light از معروفیت کافی برخوردار است. امروز قصد داریم تا درمورد سومین نسخه منتشر شده از چهار نسخه سری Call of Juarez صحبت کنیم. عنوانی که همان طور که اشاره شد، قطعا در مقایسه با سه نسخه دیگر مجموعه Call of Juarez، حرفهای زیادی برای گفتن ندارد. در ادامه با بررسی Call of Juarez: The Cartel در خدمت شما خواهیم بود.
زمانی که در حال نگارش نقد و بررسی بازی Call of Juarez: The Cartel بودم، بی اختیار به یاد Battlefield 1 افتادم! عنوان Battlefield 1 برای اولین بار فرنچایز خود را به دوران جنگ جهانی اول برد. ریسک، ایده یا هر چیزی که اسمش را بگذارید، برای Battlefield 1 جواب داد و در نهایت با عنوانی طرف بودیم که از اکثر جنبهها توانسته بود انتظارات را برآورده کند. برخلاف Battlefield V که هم در برآورده کردن انتظارات اقتصادی الکترونیک آرتز ضعیف عمل کرد و هم در مقابل Call of Duty Black Ops 4 تن به شکست داد، Battlefield 1 توانست هم به لحاظ سود دهی خوب عمل کند و هم یارای رقابت با Call of Duty زمان خودش را داشته باشد. در واقع نکته این جاست که Battlefield 1 با ایدهای جدید وارد میدان شد و ایده هم جواب داد. Call of Juarez: The Cartel هم با یک ایده جدید وارد شد و این ایده جواب نداد! نتیجه آن که در سال 2011، نسخه جدید Call of Juarez بازی موفقی نبود و نسخه بعدی آن که Gunslinger نام داشت، دوباره به همان دوران غرب وحشی برگشت. اتفاقات بازی در سال 2011 رخ میدهند و بازی دارای سه شخصیت اصلی است. در این نسخه دیگر خبری از کابویها و جایزه بگیر ها نیست و در عوض باید با یک سری دلال مواد مخدر و بمبگذار سر و کله بزنید. داستان بازی از جایی آغاز می شود که دفترهای DEA یا ( همان سازمان مبارزه با مواد مخدر خودمان! ) مورد تهاجم عدهای بمب گذار قرار میگیرند و سه نفر مامور آموزش دیده برای پیدا کردن مسئول بمبگذاریها وارد میدان میشوند. Benjamin McCall که بیشتر با اسم بن مککال شهرت دارد. وی یکی کهنه سرباز جنگ ویتنام است که اکنون به عنوان کاراگاه جنایی برای پلیس لس آنجلس کار میکند. محل تولد وی نامشخص است و از نوادگان Ray McCall به شمار میرود. ری مککال از قدیمیهای سری Call of Juarez به شمار می رود. بن مک کال یکی از سه شخصیت قابل بازی در CoJ: The Cartel است و سلاحهای اصلی وی یک ریولور و یک اسلحه کمری هستند. به واسطه سلاحهایی که استفاده میکند، بن مک کال نمیتواند برای کشتن دشمنانی که فاصله زیادی از وی دارند خیلی مفید عمل کند. این در حالی است که وی در کشتن دشمنان نزدیک به خود بهترین است. Kimberly Evans دیگر شخصیت قابل بازی است که از FBI می آید. Edi Guerra هم که سومین شخصیت قابل بازی در Call of Juarez: The Cartel است مامور رسمی اداره مبارزه با مواد مخدر بوده و به همراه دو مامور دیگر، نقش مهمی را در جریان بازی ایفا خواهد کرد.
داستان بازی به هیچ عنوان چنگی به دل نمیزند. البته این اولین نقطه ضعف بازی نیست که به آن پی خواهید برد اما از مهمترین آنهاست. با فرض بر این که نسخههای قبلی بازی هم در بحث داستان و روایت آن حرفهای زیادی برای گفتن نداشتند، اما حداقل یک ناجی در کار بود! دستی وجود داشت که میتوانست به کمک نسخههای قبلی بازی آمده و ضعفهای آنها در این زمینه را توجیه کند و آن دست چیزی نبود جز ایده! ایده غرب وحشی از آنجا که در بین سازندگان خیلی خریدار ندارد، ایدهای ناب به شمار میرود. Call of Juarez: The Cartel از این ایده هم فاصله گرفته است و وارد دنیای مدرن شده، اشکالی ندارد! مسئله این است که در این دنیای مدرن واقعا حرفی برای گفتن ندارد! ری مککال افسانهای جای خودش را به بن مک کال داده است! این طور که پیداست، در شخصیت پردازی بن، وی شخصی عصبانی و خشن تعریف شده است. ایراد کار این جاست که این شخصیت خشن هیچ ابهتی ندارد. دلیلی ندارد که از بن حساب ببریم، شخصیت پردازی او – که مثلا نسبت به بقیه روی او بیشتر از بقیه کار شده – افتضاح است. حالا در نظر بگیرید که دو شخصیت اصلی دیگر چه فاجعههایی هستند. زاویه دید بازی اول شخص است منتهی بازیکن هر چه قدر هم که تلاش کند نمیتواند خودش را جای کاراکترهای بازی بگذارد. کاراکترهایی که عملا هیچ درون مایهای ندارند و فقط کانسپت هستند. این ایده سازندگان که جزئیاتی از زندگی شخصی کاراکترها – مثل معتاد بودن ادی، مامور اداره مبارزه با مواد مخدر – را وارد بازی کنند هم نتوانسته Call of Juarez: The Cartel را نجات دهد و در نهایت هیچ کاراکتر منحصر به فردی در بازی پیدا نمی شود. بازی از سالهای 1800 فاصله گرفته و وارد دنیای مدرن شده، مهاجرتی که جواب نداده و این ریسک استودیو تک لند، در نهایت با شکست مواجه شده است.
گذشته از یک داستان سطحی و مشکلات فراوان در این زمینه، Call of Juarez: The Cartel به عنوان یک بازی، آن قدرها هم بد نیست. البته هنوز هم نسبت به نسخه های قبل بازی ضعیفتری است ولی میتوان از آن لذت برد. با وجود این که Call of Duty: The Cartel یک بازی خطی است، اما سازندگان در کنار خط داستانی اصلی بازی خود، برخی ماموریتهای فرعی را هم گنجاندهاند. البته این ساید میشنها معمولا نادیده گرفته میشوند. نه تنها در Call of Juarez: The Cartel، بلکه در بقیه بازیهای مشابه هم به همین شکل است. به طور کلی در Call of Juarez: The Cartel شاهد فضای جدیدی هستیم. به جای این که در غرب وحشی و در میان گاوچرانها و جایزه بگیرها باشید، غالبا در لس آنجلس به سر میبرید. Call of Juarez: Gunslinger بعدا توانست این ضعف را جبران کند و به لطف اتمسفر فوق العاده خود، یک بازی وسترن موفق لقب گرفت. عنوانی که برای خود طرفداران زیادی هم پیدا کرد. Call of Juarez: The Cartel اما کاملا متفاوت است و این تفاوت متاسفانه به ضرر بازی تمام می شود. البته نمیتوان در مورد طراحی مراحل بازی نظر منفی داد چرا که در مقابل ضعفهای فراوان بازی، طراحی مراحل آن از جمله نقاط قوت بازی به شمار میروند. محیط مراحل بازی رفته رفته بزرگتر می شود و کم کم وارد محیطهای متنوعی می شویم. موضوعی که تاثیر مثبت روی روند بازی گذاشته و بازیکن را به بازی کردن بازی تشویق که نه، اما از زده شدن وی جلوگیری میکند. مراحل بازی گاه در خیابانها دنبال می شوند، گاه در کلابها، گاه در جنگل و گاه در محیطهای کوهستانی و یکی دو باری هم در انبارها. البته غالب مراحل بازی در محیطهای باز اتفاق میافتند و البته محیطهای باز Call of Juarez: The Cartel هم با هم تفاوتهایی به لحاظ طراحی دارند. در واقع این تفاوتها مربوط به معماری بازی می شوند که بعدا به آن هم می رسیم. بنابراین به لطف طراحی خوب مراحل و همچنین امکان انتخاب بین سه کاراکتر با سبک مبارزه متفاوت، شاهد عنوانی هستیم که حداقل تلاش خود را کرده تا جلوی تکراری شدن بازی را بگیرد. واقعا هم بازی Call of Juarez: The Cartel یک بازی یکنواخت نیست. بازی تکراری نمیشود و در عین حال از ارزش تکرار بالایی هم برخوردار نیست. ماموریتهای فرعی بازی هم به شما این فرصت را میدهند تا کمی از فضای خشک همیشگی خارج شده و به چیزی غیر از کشتن دشمنانی که به شما تیر میزنند فکر کنید. ماموریتهای فرعی بازی که به Secret Agenda معروف هستند تاثیر مستقیم روی داستان بازی ندارند. گاهی اوقات حتی انجام آنها، جزئیات خاصی را از داستان بازی به شما نمیدهد ولی برای خوش گذرانی، انجام آنها پیشنهاد می شود. نکته جالب این جاست که Secret Agenda هر شخصیت متفاوت با شخصیتهای دیگر است. با این حال معمولا Secret Agendaها با محوریت منفجر کردن یک ماشین یا دزدیدن یک گوشی موبایل طراحی شدهاند.
علی رغم تنوع قابل قبول در محیطهای بازی و حتی Secret Agendaها، همه ماموریتهای بازی اساسا یک حالت دارند و شما باید تعدادی دشمن را از سر راه بردارید و به مسیر خود ادامه دهید. بدون پیروی کردن از قانون خاصی، فقط باید به جلو رفته، دشمنانی که از هوش مصنوعی جالبی برخوردار نیستند را بکشید و مرحله را تمام کنید. در واقع حتی Secret Agendaها نیز از همین قاعده پیروی میکنند. تماسهایی که از NPCها دریافت میکنید و آنها پشت خط از شما تقاضایی دارند، اساسا همان چیزی است که کلیت بازی از شما میخواهد. البته جای انتقاد وجود ندارد و بیش از این هم انتظار نمیرود. وجود بخشی به نام Secret Agenda یا همان مامور مخفی باعث شده تا ارزش تکرار بازی هم افزایش پیدا کند. البته با توجه به مشکلات زیادی که بازی دارد، این نقطه قوت تقریبا گم می شود و کسی بدان توجهی ندارد. نکته جالب دیگر در مورد ماموریتهای فرعی بازی، این است که معمولا باید کار خود را در غیاب همکاران خود انجام دهید تا مثلا اعتبارتان خدشه دار نشود. بعضی از این ماموریتها هم شامل اعمال غیر قانونی هستند و به همین خاطر نباید دیگران متوجه آنها شوند. همچنین سازندگان به این مهم توجه داشتهاند که ماموریتهای فرعی نباید خدشهای به بخش اصلی بازی وارد کنند. به این ترتیب شما تماسهایی را که دریافت میکند معمولا زمانی هستند که همه چیز آرام بوده و در وسط یک تیراندازی نیستید. همچنین احتمال این که شما دو Secret Agenda را با هم بگیرید نزدیک به صفر است. در مورد مراحل اصلی بازی هم که صحبت شد. به کشتن یک سری دشمن و تعقیب و گریز ختم می شوند. به طور کلی اساس مراحل از تنوع کافی برخوردار نیست ولی طراحی کلی آنها قابل قبول است. این موضوع را در نقد و بررسی بازی Crackdown 3 – که هفته گذشته منتشر شد – هم لحاظ کردیم و در موردش صحبت شد. در طول مراحل، مکانهای مخفی هم وجود دارند که پیدا کردن آنها و برداشتن آیتمهایی که آن جا هستند خالی از لطف نخواهد بود.
سیستم تیراندازی بازی یا همان گان پلی نیز از نقاط قوت بازی بوده و به ارزش آن میافزاید. همان طور که اشاره شد، در Call of Juarez: The Cartel سه شخصیت داریم و هر کدام ویژگیهایی خاصی دارند. البته این ویژگیها بنا بر ضعفهای دیگر بازی، خیلی محسوس نیستند ولی خب تک لند تلاش خود را به کار برده و خروجی قابل قبولی را هم داشته است. محیطهای بازی از یک جایی به بعد وسیعتر می شوند و به غیر از برخی مکانهای بسته، در مراحل دیگر میتوانید جنب و جوش زیادی داشته باشید. ضعف هوش مصنوعی البته مشکل بزرگ بازی است که در ادامه به آن هم خواهیم پرداخت. هندلینگ سلاحهای مختلف بازی خوب کار شده و اگرچه در سال 2019 سطحی به نظر میرسد، ولی در قیاس با بازیهای دیگر سال 2011، Call of Juarez: The Cartel در این زمینه هم بد کار نکرده است. سیستم بازی بدین گونه است که بازیکن همیشه مهمات داشته و برخلاف بازیهایی مثل Metro، از کمبود فشنگ و تجهیزات رنج نخواهد برد. افزایش و کاهش نوار سلامتی را به صورت محسوس نخواهید دید و برخلاف بعضی از بازیهای 10 – 12 سال قبل، در گوشه تصویر ظاهر نخواهد شد. به جای آن، زمانی که سلامتی شما رو به اتمام باشد و خطر جدی شخصیت را تهدید کند، صدای قلبش را خواهید شنید و رنگ صفحه متمایل به قرمز می شود. میتوانید با پناه گرفتن پشت دیوارها یا نشستن ( منظور حالت Crouch است ) برای مدتی کوتاه از آتش دشمنان در پناه باشید و به خود استراحت دهید تا سلامتیتان بازیابی شود. محیطهای مبارزاتی بازی هم مثل هر شوتر دیگری معمولا شامل بشکههای مواد منفجره نیز می شوند و از این مواد آتش زا هم می توانید به نفع خود استفاده کنید. در مورد سلاحهای موجود در بازی نیز باید گفت که مثلا شات گانها، برد کمتری دارند و برعکس سلاحهای کمری با وجود قدرت کمتر، می توانند فواصل بیشتری را هدف قرار دهند. چیزی که تقریبا در همه بازیها یکسان است و حتی در ضعیفترین عناوین هم رعایت می شود.
وضعیت هوش مصنوعی در Call of Juarez: The Cartel تقریبا افتضاح است. نه دوستان شما و نه دشمنان شما از AI مطلوبی برخوردار نیستند. دشمنان شما که اصلا به سمت شما عملا تیر هوایی شلیک میکنند! حتی در مراحل سادهتر، به ندرت لازم است سنگر بگیرید تا دشمنان خود را بکشید. در مورد دوستان نیز شرایط آزاردهندهتر است. بعضی از مراحل بازی حالت تعقیب و گریز دارند و در این مراحل شما پشت فرمان هستید. اگر دوستان شما، افراد واقعی نباشند و با هوش مصنوعی کنترل شوند، مرحله را باید چند باری تکرار کنید! مهم نیست که شما چقدر خوب رانندگی میکنید، دشمنان شما تیرهایشان خطا رفته و ماموریت به همین سادگی شکست میخورد. جالب این جاست که همین ماموریتها را اگر به صورت چند نفره با دوستان خود تجربه کنید شرایط دقیقا برعکس بوده و به شدت از بازی لذت می برید. اگرچه گان پلی بازی باعث جذابیت آن شده و Call of Juarez: The Cartel را تبدیل به تجربهای لذت بخش میکند، اما وضعیت هوش مصنوعی میتواند بعضی چیزها را تغییر دهد. هدشات کردن دشمنان آسان است چون شما زمان زیادی دارید تا تمرکز کنید و طرف مقابل را بکشید. در واقع ضعف هوش مصنوعی به شما این فرصت را میدهد تا بدون نگرانی بابت چیزی، کار خود را با آرامش انجام دهید! از طرف دیگر، سلامتی بازیکن هم زود به زود خالی نمی شود و حتی این هم شما را نگران نخواهد کرد. به جز مواردی که گفته شد، معدود دفعاتی هم بازی حالت اسلو موشن به خود گرفته و سعی میکند تجربه متفاوتی را در بازی برایتان خلق کنید. این اتفاق زمانی رخ میدهد که شما بخواهید از طریق یک در بسته وارد یک اتاق یا محیط جدید شوید. بنابراین با تفاسیر بالا، میتوان گفت که بزرگترین مشکل بخش مبارزات بازی هوش مصنوعی پایین Call of Juarez: The Cartel است.
بخش چندنفره بازی از جذابیتهای بیشتری برخوردار است. البته مشکلات فنی، این جا جایگزین هوش مصنوعی می شوند تا باز هم مانعی وجود داشته باشد تا نتوانید تمام و کمال از پتانسیل بازی لذت ببرید. تفاوت این جاست که مشکلات فنی گاهی آن قدر بزرگ هستند که شما را مجبور به بیرون رفتن از بازی می کنند! در مورد مسائل فنی بازی بعدا صحبت خواهیم کرد. بخش چندنفره بازی اولا به شما این امکان را میدهد تا بخش داستانی را با دوستان خود بازی کنید و از آن کمی بیشتر لذت ببرید. شما به علاوه دو نفر از دوستانتان میتوانید قبل از لود شدن بازی وارد لابی شده و مرحله پیش رو را به صورت چند نفره انجام دهید. از این تیپ Co Opها کم ندیدهایم و یوبی سافت این اواخر از چنین قابلیتی در بعضی از بازیهای خودش استفاده کرده است. مدت زیادی است که سازندگان در بعضی از بازیهای خود چنین قابلیتی را قرار میدهند و همیشه هم با بازخوردهای مثبتی رو به رو بودهاند. کاربران دوست دارند که به جای هوش مصنوعی، افراد واقعی را کنار خود ببینند. در چنین حالتی، شما مراحل تعقیب و گریز را نیز راحت تر انجام خواهید داد. به انتخاب خودتان، یک نفر وظیفه رانندگی را بر عهده خواهد داشت و دو نفر دیگر به ماشین در حال فرار شلیک خواهند کرد. عذابهایی که به دلیل ضعف AI در حالت آفلاین میکشیدید را این جا تجربه نخواهید کرد. در مدهای دیگر بازی هم میتوانید بین تیم پلیسها و خلافکاران یکی را انتخاب کرده و وارد حالتی Team Deathmatch مانند شوید. بزرگترین مشکل این بخش، تفاوت فاحش بین قدرت پلیسها و مجرمین است. به طرز چشمگیری، قدرت سلاحهای پلیسها بیشتر است و به همین خاطر این گروه طرفداران بیشتری دارد. چنین تفاوتی بین قدرت دو گروه خیلی منطقی نیست. در بخش آنلاین بازی میتوانید رتبه کسب کرده و بعدا سلاحهای جدید خریداری کنید. بخش آنلاین بازی دارای دو مد با نامهای Team Deathmatch و Objective Based Game است. برخلاف بسیاری از شوترهای دیگر، در Call of Juarez: The Cartel چیزی به اسم کلاس وجود ندارد و بازیکن میتواند سلاحهای خودش را انتخاب کند. همان طور که اشاره کردیم، بزرگ ترین ایراد وارده به بخش آنلاین بازی، چربش قدرت پلیسها نسبت به خلافکارها است که کمی تو ذوق میزند. بدین ترتیب خیلی از افراد به اجبار نقشی را بر عهده خواهند گرفت که علاقهای به آن ندارند.
گرافیک بازی را اگر به طور کلی به دو بخش فنی و هنری دسته بندی کنیم، Call of Juarez: The Cartel در هیچ کدام نمره قبولی نخواهد گرفت. بخش فنی بازی که به سادگی باید گفت افتضاح است! باگهای فراوان بازی شما را هرگز تنها نخواهند گذاشت. مشکلات فنی عجیبی هم یافت می شوند که حتی اجازه نمیدهند که بازیکن Secret Agendaهای خود را تکمیل کند. از فریز شدن بازی گرفته تا سیو نشدن بازی در بعضی از چک پوینتها، از جمله مشکلات دیگر و آزاردهنده بازی در بعد فنی هستند. از طرف دیگر، کیفیت جلوههای بصری در کاتسین ها هم چنگی به دل نمی زند. در طول بازی البته با توجه به این که در محیطهای مختلفی به مبارزه کردن با دشمنان خود خواهید پرداخت، متوجه معماری قابل قبول لس آنجلس و مکزیک خواهید شد. به خصوص در کلابها و محیطهای مسکونی، طراحی هنری بازی قابل قبول می شود. با این وجود هنوز هم جای پیشرفت وجود دارد. افکتهای آتش پس از انفجارهای بزرگ از معدود مواردی هستند که Call of Juarez: The Cartel در آن واقعا خوب کار کرده است. انیمیشن شخصیتها نیز میتواند در قسمت نقاط قوت بازی حضور داشته باشد.
همان طور که بارها اشاره کردیم، یک بار دیگر هم تاکید میکنم که عنوان Call of Juarez: The Cartel ضعیفترین نسخه این مجموعه است. نه نوآوریهای نسخه Gunslinger در آن دیده می شود و نه طراحی هنری و اتمسفر و حس و حال نسخهی Bound in Blood و همچنین اولین شماره این مجموعه. Call of Juarez: The Cartel نمیتوانست حسن ختام خوبی برای این مجموعه باشد و در عوض، Call of Juarez: Gunslinger توانست خود را به استانداردهای مورد نظر رسانده و در نهایت تبدیل به یک بازی خوب شود. اگر اشتباه نکنم از اوایل سال 2018، نسخه The Cartel با کاهش قیمت مواجه شده و دیگر لازم نیست برای آن 60 دلار بپردازید، 60 دلاری که همان زمان هم برای خرید یک بازی با کیفیت Call of Juarez: The Cartel رقم بالایی به شمار میرفت و اصلا خرید آن اقتصادی نبود. به هر حال، انتشار Red Dead Redemption 2 و آن حال و هوای وسترنی مرا به نگارش نقد و بررسی این بازی قدیمی واداشت. عنوانی که بررسی دوباره آن برای زنده کردن خاطرات دوران کودکی یا شاید هم نوجوانی خالی از لطف نیست ولی دیگر بعید است که کسی علاقهای به تجربه دوباره آن داشته باشد. علی رغم شایعات منتشر شده در سال گذشته، به نظر می رسد که نه تک لند و نه یوبی سافت برنامهای برای توسعه یک Call of Juarez جدید ندارند. با این حال گفته می شود که اگر یک Call of Juarez جدید در دست توسعه باشد، یک بار دیگر از غرب وحشی فاصله گرفته و وارد عصر مدرن می شود. اتفاقی که اگر هم رخ دهد، امیدواریم با کیفیت Call of Juarez: The Cartel تفاوتهای خیلی زیادی داشته باشد.