نقد بازی Jump Force مقاله جدید
نقد بازی Jump Force مقاله جدید
اتاق امنی برای انیمهبازان | نقد و بررسی بازی Jump Force
برای بسیاری از ما، دیدن همهی چیزهای مورد علاقهمان در یک قاب میتواند بسیار هیجانانگیز و لذتبخش باشد. یکی دوست دارد همهی ستارههای تیم مورد علاقهاش در طول تاریخ جمع شوند و یک سوپرتیم تشکیل دهند، یکی دیگر میخواهد موزیسینهای منتخبش را روی صحنه با هم ببیند، دیگری با دیدن چند بازیگر مورد علاقهاش در یک فیلم به وجد میآید، عدهای هم دوست دارند کاراکترهای انیمههای محبوبشان را کنار هم ببینند. البته تاریخ ثابت کرده این قضیه اکثر اوقات روی کاغذ جذابتر بوده و به مرحلهی عمل که میرسد، نتیجهاش همیشه جالب نیست. شاید این موضوع به دلیل تکیهی بیش از حد سازندگان یا کارگردانان روی محبوبیت کاراکترها باشد و شاید هم بخاطر اینکه هر یک از این افراد وقتی در یک محیط خاص قرار میگیرند جذاباند و ترکیب همهی آنها با یکدیگر، دلیلی بر جذابتر شدن ماجرا نیست. ساختهی جدید استودیوی Spike Chunsoft که توسط شرکت معروف Bandai Namco منتشر شده، یکی از آن معجونهایی است که خیلی موفق نشده از پتانسیل کاراکترهای معروفش استفاده کند و با وجود ترکیبی از محبوبترین انیمهها و مانگاهای 50 سال اخیر، نتوانسته پایش را از قلمروی بازیهای معمولی فراتر بگذارد.
شرکت Shueisha، یک ناشر در کشور ژاپن است که مجموعهای به نام Shonen Jump دارد. Shonen Jump مانگاهایی هستند که به شکل منظم در این کشور منتشر میشوند و در میان داستانهای این مجموعه، عناوین بسیار جالب و قابل توجهی وجود دارند که امروزه کمتر کسی هست که نام حداقل یکی دو تا از آنها به گوشش نخورده باشد. در کشور خود ما هم انیمه سریالی دفترچه مرگ (Death Note) چند سالی است سر زبانها افتاده که جالب است بدانید زیرمجموعهی همین Shonen Jump است. امسال این مجموعه پنجاه ساله شد و به همین مناسبت استودیوی Spike Chunsoft تصمیم به ساخت بازی Jump Force گرفت. این بازی که در ادامه به نقد آن خواهم پرداخت، 40 کاراکتر از 16 انیمهی مختلف را گرد هم آورده تا در کنار یا علیه هم بجنگند و به سان هدیهای برای طرفداران انیمههاست، اما اینکه تا چه حد توانسته خوب عمل کند را در ادامه بررسی خواهیم کرد. Jump Force بیشتر شبیه هدیهی دقیقه آخری است که نمیدانید بابتش تشکر کنید یا آن را دور بیاندازید!
داستان بازی از این قرار است که فریزا (Frieza) از سری Dragon Ball Z به شهر نیویورک حمله کرده و قصد در ایجاد آشوب و به دست آوردن قدرت بیشتر دارد. در همان میانپردهی اول بازی، گوکو (Goku) به دفاع از شهر و نبرد با فریزا برمیخیزد. در حالی که ارتشی از ونومها (Venom) به تخریب و کشتار مشغولاند، لیزر فریزا به یکی از شهروندان عادی برخورد کرده و او را شدیداً زخمی میکند. ترانکس (Trunks)، دیگر قهرمان سری، او را به وسیلهی مکعبی به نام Umbras Cube به زندگی برمیگرداند. قهرمانان بازی سپس درمییابند ونومها به رهبری فریزا قصد در استفاده از این مکعب و امتحان آن روی شهروندان بددل دارند تا آنها را نیز با خود همراه کنند. تیم جامپ متشکل از تعداد زیادی از قهرمانان انیمهها مانند لوفی (Luffy)، ناروتو (Naruto)، کاکاشی (Kakashi) و ساسوکه (Sasuke) است که هر کدام در یکی از تیمهای آلفا، بتا و گاما به دفاع از زمین و ساکنانش مشغولاند. لایت یاگامی (Light Yagami) از سری دفترچهی مرگ هم برای نقشههای شخصی خودش به تیم جامپ میپیوندد و سعی در برگرداندن قدرت دفترچهاش دارد که به دلیل تداخل دنیاها از کار افتاده. شخصیت قابل بازی شما در طول داستان البته هیچ یک از کاراکترهای نامبرده نیستند و شما باید پس از ساخت کاراکتر خود، یه یکی از سه نیروی آلفا، بتا و یا گاما بپیوندید و این قهرمانان را یاری کنید.
نکتهی قابل توجه در مورد داستان، زبانی است که با آن روایت میشود. هیچ گونه دوبلهی انگلیسی در بازی وجود ندارد و همهی کاراکترها به زبان ژاپنی صحبت میکنند. البته شاید تا حدی این تصمیم قابل درک باشد، زیرا تعدادی از انیمههایی که در Jump Force دخالت داده شدهاند، هیچگاه به زبان انگلیسی دوبله نشدهاند و بُرد درون مرزی دارند. اما به هر حال وقتی یک بازی یه شکل جهانی عرضه میشود، حداقل کاری که سازندگان میتوانند برای طرفداران سری انجام دهند، دوبلهی بازی به انگلیسی است. اگر میخواهید از داستان بازی سر در بیاورید، باید زیرنویسها را بخوانید. البته نبود زبان انگلیسی تنها مشکل Jump Force نیست، بلکه اصلاً همهی کاراکترها صداپیشه ندارند! برای مثال شخصیت ریوک (Ryuk) که یک شینیگامی و دوست لایت یاگامی است، اصلاً صحبت نمیکند، در حالی که همهی کسانی که انیمهی دفترچهی مرگ را دیدهاند میدانند ریوک شخصیتی بذلهگوست و باید صدا داشته باشد! این در حالی است که در طول بازی بقیه با این شخصیتهای بیصدا صحبت میکنند و جواب ندادن آنها واقعاً توی ذوق میزند. روند کلی داستان نیز بسیار کند است و تا به جاهای هیجانانگیز برسد، احتمالآً بازی را رها کردهاید. اما شاید برای خیلیها بخش داستانی اهمیت چندانی نداشته باشد، چون سبک بازی مبارزهای است و گیم پلی بازی به نوعی در اولویت اول قرار دارد.
گیم پلی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخش داستانی و بخش آنلاین. بخش داستانی به دلیل هوش مصنوعی ضعیف دشمنان، لودینگهای طولانی و میان پردههای کمکیفیت تعریف چندانی ندارد. البته مبارزات بازی تا حدی لذتبخش هستند و این موضوع در دو بخش داستانی و آنلاین ثابت است، اما به هر حال در بخش داستانی مجبورید چیزهایی را تحمل کنید که در بخش آنلاین وجود ندارند. از ویژگیهای گیم پلی Jump Force میتوانم به سریع بودن آن اشاره کنم. بازیهای Tekken و Soul Calibur را در نظر بگیرید که تا چه حد شلوغ و پر سروصدا هستند، در Jump Force هم با چنین چیزی مواجه هستید. البته عمق مبارزات این بازی به اندازهی بازیهای نامبرده نیست و در این بازی مبارزات بیشتر حالت آرکیدی دارند. البته این موضوع به نظر من به بدنهی آن ضربهای نزده و حتی تا حدی آن را جذابتر کرده است. مبارزات Jump Force در محیطهای وسیع انجام میگیرند و این موضوع باعث شده تا در هنگام اجرای کمبوها و ترکیب آنها، یک عالمه فضا داشته باشید. حتی برخی از مکانیزم روی همین وسیع بودن میدانهای مبارزاتی بنا شدهاند، مانند ضرباتی که روی یک نقطه اجرا میکنید و تا آخر آن مسیر به شکل خطی اجرا میشوند. همانطور که گفتم، کاراکتر شما در بخش داستانی هیچ یک از شخصیتهای معروف نیستند، اما در بخش ساخت کاراکتر، میتوانید قدرتهایی مشابه قدرتهای شخصیتهای معروف برای او تعریف کنید. همچنین انتخاب چهره و مدل مو و چیزهای ظاهری دیگر هم به انتخاب خودتان است که خیلی هم در این مورد دستتان باز نیست. جمعاً چند مدل مو و لباس بیشتر ندارید و آن طور که باید و شاید نمیتوانید کاراکتر خود را شخصیسازی کنید. مکانیزم دیگری که در بازی وجود دارد، Awakening نام دارد و هنگامی میتوانید آن را فعال کنید که جان شما به نیمه رسیده. این قابلیت به شما اجازه میدهد به بازی برگردید و کفهی ترازوی مبارزات را به نفع شما کمی سنگینتر میکند.
درجه سختی بازی خیلی بالا نیست و در بخش داستانی به محض اینکه دستتان روی کمبوها و قابلیت کاراکترتان بخوابد، شکست ونومها آسان خواهد شد. البته در اواخر بازی، درجه سختی به شکلی غیرمنطقی زیاد میشود. اصولاً در یک بازی استاندارد، سختی بازی باید با هوشمندتر شدن دشمنان و پیچیدهتر شدن حرکات آنها همراه باشد، اما در Jump Force چنین نیست و هر ضربهی دشمن، فقط مقدار بیشتری از سلامت شما را کم میکند، بدون اینکه تغییر خاصی در تکنیک و استراتژی آنها به وجود بیاید. این موضوع از نقطهای به بعد بازی را آزار دهنده میکند و واقعاً اگر عاشق انیمهها نباشید دلیلی برای به اتمام رساندن بخش داستانی نخواهید یافت.
در داخل بازی بخشی به نام Hub World وجود دارد که به نوعی منوی بازی است. از Hub World میتوانید وارد تورنومنتهای آنلاین شوید، ماموریتهای مربوط به داستان را تکمیل کنید، یا لباس و چیزهایی مانند آن برای کاراکترتان خریداری کنید. این ایده جالب است، اما پیادهسازی آن خیلی خوب از آب درنیامده. برای آغاز یک ماموریت باید کلی راه بروید و به دم در Hub World برسید که فکر خیلی خوبی برای یک منو نیست!
اما بپردازیم به بزرگترین نکتهی مثبت بازی که بخش آنلاین آن است. اگر بخواهم روراست باشم، دلیل خریداری Jump Force برای خیلیها همین بخش آنلاین آن است. با اینکه بخش عمدهای از گیم پلی بخش آنلاین مشابه بخش داستانی است، اما مبارزات دسته جمعی و استفاده از 40 کاراکتری که در جریان داستان قابل بازی نیستند، رنگ و بوی جدیدی به تجربهی کلی شما از بازی میبخشد. البته همهی کاراکترهای موجود در داستان قابل بازی نیستند، برای مثال لایت یاگامی و ریوک در بخش آنلاین هم قابل دسترسی نیستند. در بخش آنلاین میتوانید مبارزات 3 به 3 به شکل تگ تیم (Tag Team) داشته باشید، اما نکتهای که در این مبارزات بسیار قابل توجه است، میزان سلامت کاراکترهاست. در Jump Force شما برای هر کاراکتر یک نوار سلامت جدا ندارید، بلکه یک نوار سلامت کلی برای تیم شما به نمایش در میآید و اگر آن تمام شود، بازی را باختهاید. این موضوع، قضیهی عوض کردن کاراکترها در میان مسابقه را به کلی تغییر داده است. معمولاً در حالت تگ تیم، هرگاه جان یک کاراکتر کم باشد کاراکتر بعدی را به داخل میدان میفرستند، اما با ابداع جدید Jump Force در این زمینه، فقط بحث تکنیک مطرح است. باید ببینید در مقابل کاراکتری که حریف به داخل زمین فرستاده کدامیک از کاراکترهای شما میتواند بهتر عمل کند تا او وارد میدان کنید. عوض کردن به موقع کاراکتر در این مواقع، گاهی به برد شما ختم میشود.
نکتهی دیگر، انرژی بسیار بالای مسابقات در بخش آنلاین است. مبارزات پر از انرژی، زرق و برق و سروصدا هستند و تا حدودی مرا یاد بازی Marvel vs. Capcom میاندازند. اگر از هک اند اسلش و مبارزات شلوغ خوشتان میآید، بخش آنلاین Jump Force حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این را هم بگویم که اگر در PC این بازی را انجام میدهید، دسته یا کنترلر تهیه کنید، زیرا با کیبورد و ماوس تجربهی لذتبخشی نخواهید داشت.
بخش گرافیکی Jump Force در کل زیاد قوی عمل نکرده است. مدلهای کاراکترها بیکیفیت هستند و گاهی فکر میکنید چند نفر دانشجوی انیمیشن آنها را ساختهاند، نه افراد کاربلد و خبره. خیلی از کاراکترها آنطور که باید، شبیه مدل اصلی خود درنیامدهاند و بخش ساخت کاراکتر هم اصلاً قوی نیست. کیفیت میانپردهها پایین و تاریخ مصرف گذشته است. حرکات دهان و بدن کاراکترها بسیار مصنوعی، ابتدایی و بی روح کار شده و گاهی اوقات از شدت قدیمی بودن، متعجبتان خواهد کرد. نورپردازی و انیمیشنهای داخل بازی متوسط هستند و میتوان آنها را با کمی ارفاق قضاوت کرد، اما هنوز از استانداردهای یک بازی جهانی پایینتر هستند. Jump Force حتی بهینه هم نیست و برای اجرای آن به سیستمی نسبتاً قوی احتیاج خواهید داشت.
در بخش صوت و موسیقی هم Jump Force قابل تحسین نیست. به جز مشکلات زبان که برایتان گفتم، تصویر و صدا گاهی اوقات هماهنگ یا اصطلاحاً sync نیستند و این موضوع واقعاً اذیتکننده است. برخی جاها احساس میکنید بازی قبل از عرضهی جهانی تست نشده و یا آن را نیمهکاره رها کردهاند. موسیقی بازی هم چیزی برای درخشیدن ندارد، اما مشکل خاصی هم نیست که بتوان به آن خرده گرفت.
در کل Jump Force عنوانی بسیار متوسط است که بیشتر مخاطب خاصی را هدف قرار داده است. اگر مخاطب Jump Force هستید، از بخش آنلاین آن حتماً لذت خواهید برد، اگر نه، به نظرم بازیهای بهتری هماکنون در بازار هستند که میتوانید با آنها سرگرم شده و این بازی را بیخیال شوید.