10 مرحله برتر در بازی های رایانه ای در تمام دوران
خارپشت آبی رنگ قِل خوران به سوی حلقه های براق طلایی در حال حرکت بود. او در مسیرش با لوله کشی برخورد کرد که گویا با دست کاری لوله ها مانع از پیش رویه وی شده بود. خارپشت به کمک دوست نزدیکش که یک باندیکوت شرقی بود، موفق به شکست لوله کش و رد شدن از مانع ها شد. گویا لوله ها اولین مانعی بود که بر سر راه قهرمانان ما قرار گرفت، زیرا پس از مدتی طی کردن مسافت، خارپشت و باندیکوت به میمونی بزرگ رسیدند که گویا اصلاً اعصاب ندارد و بشکه های بزرگی را به سوی آنان پرتاپ می کرد. اتحاد مهم ترین عامل پیروزی در جوامع مختلف بوده است؛ پس این دو حیوان از لوله کش اهل دیار ایتالیا در جهت شکست دادن میمون، درخواست کمک کردند. سال ها گذشت و داستان های کودکانه جای خود را به مواردی جدی تر دادند. جوانی سیاه پوست تنها کاری که باید به درستی انجام می داد “پا زدن بر پدال دوچرخه اش” و “دنبال کردن قطار” بود. مامور ویژه خوش چهره بنا به دلایلی باید به تنهایی عازم سفر به دهکده ای دور افتاده می شد تا دختر گمشده مقامات والا را نجات دهد. شما را نمی دانم ولی قطعاً سلاخی کردن شیاطین در قعر جهنم آن هم با دو کلت کمری و شمشیری بلند، برای جوان زال چهره داستان ما لذت بخش است. در این میان قطعاً سخت است تا با یک متر و نیم قد در برابر هیولایی به عظمت کوه دماوند آن هم تنها با یک شمشیر قد علم کنید.
دختر جوان با ترس و اضطراب خاصی، در میان برگ های مُرده و خشک قدم بر می داشت. چکمه هایش با هر بار فرود آمدن بر روی زمین، صدای خش خش نگران کننده ای ایجاد می کردند. او در جنگلی تاریک قدم می زد و هیچ کدام از پنج دوست او که با هم به سفر آمده بودند، در حال حاظر در کنارش نبودند. زمانی که لاستیک ماشینشان پنچر شد، همگی تصمیم گرفته تا برای یافتن کمک از هم دیگر جدا شده و در جهات مختلف حرکت کنند. حال او تنها در میان یک جنگل ترسناک آن هم تنها با یک چراغ قوه نیمه جان به امید یافتن شخصی، در حرکت بود. تقریباً چهار ساعت یا بیشتر شده بود که دخترک راه می رفت و فضای جنگل نیز کم کم در حال سنگین شدن بود. دختر یواش یواش در حال نگران شدن بود و شروع به دویدن در میان درختان کرد. وزن کوله پشتی اش که با دویدن او تناقض داشت، باعث شد که او سریعاً خسته شده و به نفس نفس بیوفتد؛ بنابر این، از سرعت قدم هایش کاست. او لحظه ای ایستاده و به درون کوله پشتی اش سرک کشید. درون کوله پشتی او، یک بطری آب، یک نقشه، چاقوی جیبی و یک دوربین بود. درختان عظیم و تاریکی دست به دست هم داده بودند تا مغز دختر کم کم شروع به فریب دادن او کند و حس انزوا و پارانویا از عواملی بود که به مرور به مغز وی دخول کردند. مردی کت و شلوار پوش با قدی بلند آن هم در وسط جنگل؟ نه همچین چیزی نمی تواند واقعیت داشته باشد؛ قطعاً توهمی بیش نیست. دخترک که انرژی اش را بازیافته بود، در جهت دیگری شروع به دویدن کرد. پس از مدتی دویدن مثل اینکه بلاخره داشت به انتهای جنگل نزدیک می شد؛ پس چرا همچنان یک احساس عجیب و بیگانه به وی می گفت که تنها نیست؟ آیا تصاویری که پیش از این دیده بود چیزی فراتر از یک خطای دید ساده بودند؟ بلاخره پس از راهپیمایی طولانی، دختر موفق شد تا از میان درختان و جنگل خارج شود. او خود را در کنار یک فروشگاه میان راهی که کاملاً متروکه بوده و هیچ اثری از فردی در آن نبود، یافت. با اینکه به چیز بدرد بخوری دست نیافته بود، ولی می توانست مدتی را در این مکان استراحت کرده و سپس به دنبال کمک برود؛ شاید هم مقداری غذا یا وسیله مفیدی در این مکان باقی مانده باشد. دخترک با این افکار قدم به سمت در فروشگاه گذاشت، ولی با شنیدن صدای های عجیب و غریبی از پشت سرش، برگشت و آخرین چیزی که در زندگی اش مشاهده کرد، یک صورت سفید و بدون چهره بود که گویا تمام این مدت او را زیر نظر داشته اند.
استفاده از پدیده “مرحله” در بازی های رایانه ای به دوران کلاسیک بازی های آرکید بازمی گردد. زمانی که عنوان shoot ’em up شرکت نامکو (Namco) با نام Galaxian در سال 1979 میلادی منتشر شد، واژه مرحله، به شیوه های مختلفی شروع به رشد در صنعت بازی های رایانه ای کرد؛ به طور مثال عنوان آرکید Galaga از الفاظ سطح 1، 2 و… برای شرح مراحل بازی استفاده می کرد. عناوین نقش آفرینی کلاسیک نیز ید طول هایی در نام گذاری و شکل دهی به مراحل در بازی ها داشته اند. اگر بازی مذکور در یک جهان افسانه ای در جریان می بود، قطعاً مراحل با نام هایی مثل جهان و اگر هم سبک بازی نقش آفرینی Dungeon Crawler بود، مراحل با نام های سیاه چال 1، 2 و… شناخته می شدند. تعریف کلی مرحله در بازی ها بدین گونه است که بازیکن، بازی را از سطح 1 (مرحله 1) شروع کرده و به پیش روی در بازی ادامه می دهد و هر چه به مراحل بالا تری می رود، سطح دشواری بازی نیز بیش تر و بیش تر می شود. در نهایت نیز بازیکن که سختی های فراوانی را از سر گذرانده، به گنجی که در انتهای آخرین مرحله از بازی مخفی شده دست می یابد، البته پس از شکست دادن غول مرحله آخر. در بازی های خطی، سطح مراحل محدود به اندازه محیط بازی بوده و در طراحی های مراحل مختلف نیز هنر خاص طراح مراحل است که به کل بازی جانی تازه می دهد. مراحل ممکن است از سادگی بازی های سبک سکو بازی برخوردار بوده و تنها هدفشان رفتن از نقطه الف به نقطه ب باشد؛ یا اینکه پیچش های گیم پلی و داستانی مختلفی را بر سر بازیکن بخت برگشته بریزند تا مدت ها آن مراحل را به خاطر بسپارد.
پس از اینکه با گذر زمان بازی ها تخصصی تر و متنوع تر شدند، اصطلاحات گسترده تری هم در زمینه طراحی مراحل به وجود آمد تا در عین منحصر به فرد جلوه دادن بازی مذکور، تفاوت های میان مراحل در سبک های مختلف را نیز شفاف تر کند. در زیر نگاهی میاندازیم به الفاظی که مراحل در بازی ها به خود اختصاص داده اند:
- فصل (chapter): مراحلی که درست مانند باقی بازی طراحی شده اند، ولی خط داستانی خاصی را دنبال می کنند که فقط مخصوص همان مرحله بوده و در مراحل بعدی (فصل های بعدی) این خط داستانی تغییر میکند. مانند بازی Mafia II.
- منطقه (Area): مناطق تعریف کننده بخش هایی هستند که درون خود به معنای واقعی کلمه چندین و چند مرحله مختلف با مضمون همان منطقه را دارا می باشند و زمانی که از منطقه مذکور بیرون بیایید و وارد منطقه دیگری شوید، به دسته ای از مراحل جدید و خاص دیگری بر میخورید. مانند سری بازی های StarCraft.
- تخته (Board): مِتُدی کهنه و کلاسیک که بیشتر در عناوین منتشر شده در نسل های اول و دوم بازی های رایانه ای مورد استفاده قرار می گرفت و شامل پازل ها و معما های طبقه بندی شده است که بازیکن با حل کردن هر کدام از آن ها به تخته بعدی و معمای بعدی راه پیدا می کرد. مانند بازی HeroQuest.
- سیاه چال (Dungeon): سیاه چال یا جهان زیرین، از زیر مجموعه های منطقه می باشد و از خاطره انگیز ترین طبقه بندی های مراحل در بازی ها به شمار می رود. این سیستم بازیکن را در زیر زمین با محیط زیست بخصوص و جانواران و دشمنان بخصوص قرار می دهد و چالش هایی که مراحل سیاه چال برای بازیکنان ایجاد می کنند به مراتب سخت تر و کشنده تر از بازی کردن بر روی سطح زمین است. معما ها و گشت و گذار های زیر زمینی نیز از جالب ترین ویژگی های سیاه چال ها می باشند. این فرم از مرحله سازی اکثراً در بازی های نقش آفرینی و اکشن و ماجراجویی به کار می رود و زادگاه این سبک نیز از همین سبک ها سرچشمه می گیرد. مانند سری بازی های Dark Souls و عنوان Darkest Dungeon.
- قسمت (Episode): این مدل بازی ها به صورتی عرضه می شوند که تمامی بازی در اختیار بازیکن قرار نگیرد و به مانند یک سریال، بازیکنان باید پس از به اتمام رساندن یک قسمت، منتظر عرضه قسمت بعدی باشند و آن را به بازی خود اضافه کنند که سیاستی جالب توجه در صنعت بازی سازی به حساب می آید و تا به امروز که خوب عمل کرده است. مانند بازی The Walking Dead اثر استودیوی Telltale.
- نقشه (Map): لفظ نقشه برای توصیف مناطق درون بازی های چند نفره (مولتی پلیر) استفاده می شود که در آن ها، گیم پلی بازی به شدت بستگی به شیوه طراحی زمین دارد و درون یک بازی می تواند چندین و چند نقشه وجود داشته باشد تا بازیکن بتواند با دست بازی هر کدام را که علاقه داشت تجربه کند. این سبک بیشتر در بازی های تیراندازی اول شخص و استراتژیک مطرح است و چشمه ای از آن را می توان در نقش آفرین های چند نفره نیز مشاهده کرد. این مفهوم همچنین برای بازی های تک نفره نیز کاربرد دارد و برای توصیف جهان بازی به صورت کلی از لفظ نقشه استفاده می شود و برای گشت و گذار بهتر بازیکن درون یک نقشه، از یک نقشه کوچک (Mini-Map) در صفحه گیم پلی بازی استفاده می شود. عناوینی مانند سری WarCraft و Battlefield از این سبک مرحله سازی بهره می برند.
- ماموریت (Mission): اغلب برای توصیف یک مرحله هدف دار درون یک بازی از کلمه ماموریت استفاده می شود. در این نوع از مراحل، تنها رفتن از نقطه ای به نقطه دیگر برای جمع کردن چند مشت سکه ملاک نبوده و سناریویی به مانند یک فیلم جنایی برای بازیکن نوشته شده تا بر اساس آن بتواند به یک بانک دستبرد زده یا یه گروه خلافکاری شبیخون بزند. این واژه در اکثر مواقع با کلمه Quest در بازی های نقش آفرینی اشتباه گرفته می شود که نمونه کوچک تری از همین ماموریت ها بوده و فقط اهداف ساده را دنبال می کند. نمونه مهم این سبک از مرحله ها: سری بازی های Grand Theft Auto.
- راند (Round): معمولاً به طراحی مراحل در یک بازی خاص، راند می گویند که در آن چالشی برای بازیکنان ایجاد شده و با رد کردن آن به راند بعدی هدایت می شوند. این روند می تواند بی انتها باشد و قوانین آن چالش نیز به صورت ثابت باقی می مانند، هر چند که با پیش روی در بازی، درجه این چالش ها سخت تر می شود. این مدل مرحله سازی به طور معمول در بازی های مبارزه ای و ماشین سواری مشاهده می شود که می تواند هم به صورت تکی صورت گیرد و هم به صورت گروهی. این سیستم همچنین در بازی های معمایی و مینی گیم ها نیز دیده شده است. مانند سری بازی های Mortal Kombat.
- صحنه (Stage): بسیار شبیه به راند، فقط با این تفاوت که به محیط و نحوه اجرای گیم پلی نیز بستگی دارد و می تواند به صورت صحنه اول، صحنه دوم و… ادامه پیدا کند. مانند: اکثر بازی های سکو بازی (پلتفرمر، مانند سری Mario).
- مسیر (Track): محیط و خط مسیری که در اکثر مواقع برای بازی های مسابقه ای و ماشینی طراحی شده است. نمونه: سری بازی های Need For Speed.
- موج (Wave): مرحله ای که در آن قرار است تا دخل تعداد زیادی از دشمنان را بیاورید و معمولاً هم در یک محیط سر بسته به وقوع می پیوندد. نزدیک ترین مثال برای این مدل مرحله سازی، بخش زامبی در سری بازی های Call of Duty پس از نسخه World at War می باشد.
- جهان (World): مراحلی که در یک دنیای بخصوص رخ می دهند و فرمول های مربوط به محیط آن دنیا را به دوش می کشند. مثلاً در بازی Minecraft شما جهانی سرسبز و وسیع در اختیار دارید و در عنوانی دیگر، شما تنها درون جهانی پر از آب قدم می زنید و این از ویژگی های منحصر به فرد این گونه طراحی مراحل است.
- ناحیه (Zone): در بازی های نقش آفرینی چند نفره کاربرد بیشتری دارد و به مانند نقشه عمل می کند. اصطلاح حرکت از ناحیه ای به ناحیه دیگر بسیار در عناوینی مانند World of WarCraft کاربرد دارد.
حال که با مفهوم و ریشه مراحل در بازی های رایانه ای بیشتر آشنا شدیم، چطور است که سری بزنیم به عمق این پدیده و ببینیم که طراحان و مرحله سازان تا چه حد توانسته اند عناصر موسیقی، داستان و گرافیک را برداشته و با ترکیب آن ها با یک دیگر، یک مرحله شاهکار و کامل به بازیکنان تحویل دهند که به تنهایی بتواند جور کل بازی را به دوش بکشد.
این نکته را در نظر داشته باشید که تمامی انتخاب ها برای بهترین مراحل بازی های رایانه ای به طور کامل نظر شخصی نویسنده و سلیقه او را در خود دخل داده و قرار نگرفتن مرحله ای (یا در رتبه متفاوتی) دلیل بر بد بودن آن یا ضعیف بودنش نیست و شما می توانید مراحل مورد علاقه خود و رتبه بندی های شخصیتان را در بخش نظرات با دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. تعداد مراحل زیبا و محبوب بسیار زیاد بوده و انتخاب میان آن ها سخت؛ بنابر این برای خورده نشدن حق یک عنوان، از هر فرنچایز یک مرحله معرفی می شود.
10- کلوسوس اول (First Colossus)
اولین مرحله از بازی Shadow of the Colossus
درباره بازی و مرحله: بازی Shadow of the Colossus عنوان مهمی در صنعت بازی های رایانه ای محسوب می شود. عنوانی که در سال 2005 برای کنسول پلی استیشن 2 (PlayStation 2) عرضه شد و با خلاقیت و نوآوری بی نظیر و برقراری ارتباط میان تمام عناصر یک بازی اعم از گیم پلی، داستان و صدا، توانست یکی از بهترین عناوین کنسول مذکور را تحویل جامعه بازی بدهد. در این بازی شما قرار است تا به سرزمین های مختلفی سفر کرده و با هیولا های عظیمی که تحت عنوان کلوسوس شناخته می شوند، مبارزه کنید؛ جدا از بحث اینکه اندازه هر کدام از آن ها تقریباً صد ها برابر بزرگ تر از شماست. هر کلوسوسی که به آن برخورد می کنید، حکم یک مرحله را برای شما دارد که با گذشتن از آن می توانید مسیر خود را به سوی مرحله بعدی و کلوسوس بعدی باز کنید. اولین مرحله یا اولین کلوسوس بازی، شاید حماسی ترین و جذاب ترین مبارزه را در طول بازی در اختیارتان نگذارد، ولی از خیلی جهات مهم ترین مرحله بازی می باشد. پس از برخورد با هیولای عظیم الجثه در این مرحله، متوجه می شوید که پا به چه مسیر خطرناکی گذاشته اید و قرار نیست که به راحتی هم از آن رهایی یابید. در ضمن این نکته را هم هرگز نباید فراموش کنید که در این مسیر کاملاً تنها بوده و هیچ حامی و هم سفری جز اسب و شمشیر وفادار خود ندارید.
توضیحات کلی درباره یافتن و وقایع مرحله: والوس (Valus) نام مستعار اولین کلوسوسیت که با آن برخورد می کنید. وی در یک مسیر کوتاه مستقیم به سمت جنوب معبد عبادت قرار دارد. خانه این غول انسان نما در منطقه ای مسطح قرار دارد که تنها با بالا رفتن از یک درخت بلند مو، می توانید به آن دسترسی پیدا کنید. با نگه داشتن شمشیرتان در خارج از معبد، مسیری ایجاد می شود که شما را مستقیم به جنوب و صخره ای که در دید است، هدایت می کند. این صخره زمانی یک معبد بود و زمانی که شما شروع به بالا رفتن از آن برای داخل شدن به ورودی آن را کنید، میان پرده ای پخش می شود. این صحنه ها بازگو کننده موارد و اتفاقات اول بازی هستند و همچنین مسیر درست را در اختیارتان قرار می دهند. هنگامی که به سمت راستتان (غرب) حرکت کنید، تاک های انگوری را می بینید که بر روی دیوار در حال رشد کردن هستند؛ شما باید از آن ها بالا رفته و همچنین چند بار با پرش از شاخه به روی ها بپرید. پس از اینکه فهمیدید که چگونه از درخت شکسته که سد راحتان شده، عبور کنید، مسیرتان به سوی غول مرحله اول هموار می شود. مانور دادن برای اجتناب از حملات می توانند بسیار مفید باشند، مخصوصاً در درجه سختی بالا که یک ضربه سنگین می تواند فوراً شما را به کشتن دهد. شما همچنین می آموزید که چگونه از یک لبه به روی لبه دیگری در فاصله کم بپرید که برای فرار از ضربات دشمنان بسیار مفید است (توجه داشته باشید که تمامی این موارد را می توان جزئی از بخش آموزش نیز به حساب آورد که به زودی به کارتان می آیند، پس به خوبی آن ها را یاد بگیرید). پس از اینکه شما موفق شدید تا به مسیر کوچک بالای صخره دست یابید، کمی بیشتر به سمت جنوب حرکت کنید، سپس یک میان پرده پخش می شود و ناگهان درختان کوچک با قدم های سنگین والوس به لرزه در می آیند و مرحله با ورود غول عظیم الجثه به او خود نزدیک می شود.
چگونگی رد کردن مرحله: والوس با فاصله نسبتاً زیادی از شما، به سمت جنوب در حال حرکت است و در ابتدا متوجه حضورتان نشده است؛ البته در نهایت متوجه شما می شود. به هر حال، زمانی که به دیوار جنوبی رسید، و سپس به دور خود چرخید، به جلو رفته و توجه او را با سوت زدن به سمتش جلب کنید، یا اینکه با تیر و کمان به او شلیک کنید. بدانید که با باس هوشمندی روبرو هستید و در اولین فرصتی که گیرش بیاید، می تواند از تیر هایتان جا خالی داده و چماق به اندازه تنه درختش را بر سرتان فرود بیاورد. یک ضربه ساده با آن چماق در درجه سختی بالا، مساویست با مرگ سریع و در درجه عادی نیز چند بار ضربه ابتدا کم شدن خونتان و سپس مرگ را برایتان به ارمغان می آورد. پای چپ والوس به زره مجهز است، ولی پشت پای راستش کاملاً بی دفاع می باشد. اگر شمشیر خود را مجهز کنید، به شما نقاطی را نشان می دهد که دقیقاً نقطه ضعف های باس نبوده، ولی به شما کمک می کنند تا مسیرتان برای کشتن غول هموار شود. از پای مذکور بالا رفته و شروع به ضربه زدن به پا با شمشیر کنید. زمانی که به اندازه کافی ضربه بزنید، کلوسوس تلو تلو خوران پخش زمین می شود و این فرصت در اختیار شما قرار می گیرد تا از یکی از سکو هایی که در پشتش قرار دارد بالا بروید. از این موقعیت استفاده کنید تا نیرو و استقامت خود را باز یابید ولی مراقب باشید که به پایین پرت نشوید. دو سکوی کوچک تر بالای سکوی بزرگ قرار دارد؛ اگر در درجه سختی بالا بازی می کنید، باید از سکوی سمت راست بالا رفته تا به نقطه ضعف غول در بازویش برسید. در غیر این صورت می توانید به مسیر خود ادامه داده تا به قسمت فوقانی پشت و سر هیولا برسید. پس از نزدیک شدن به نقاط ضعف، علامت شمشیر شروع به درخشش می کند و در همین حوالی، کلوسوس با خشم شروع به جفتک پرانی کرده تا شما را از پشتش پایین بیاندازد، ولی همچنان وی را نگه دارید. اگر درجه استقامتتان کم است، بر روی قسمت فوقانی پشت هیولا ایستاده و استراحت کنید و سعی کنید تا تعادلتان را حفظ کنید. چند ضربه کارساز به پشت سر هیولا (نقطه ضعف او)، می تواند خیلی تمیز دخل اولین کلوسوس بازی را بیاورد. زمانی که جانور بر روی زمین می افتد، یک لایه تاریکی از زخم عمیقش بیرون زده و از سر تا پای کلوسوس را فرا می گیرد. چند پیچک سیاه نیز از همان مکان به سمت شما حمله ور می شوند. هر چقدر هم که سعی کنید نمی توانید از پس آن ها بر بیایید و در عرض چند ثانیه خود را دور شما می پیچند. پس از اینکه بیهوش شدید و دوباره در معبد به هوش آمدید، متوجه می شوید که این تازه آغازی برای مسیر طولانیتان بوده و هنوز راه زیادی در پیش است…
9- گهواره (Cradle)
آخرین مرحله از بازی GoldenEye 007
درباره بازی و مرحله: عنوان GoldenEye 007 نام یک بازی رایانه ای می باشد که از روی فیلمی اکشن و محبوب با همین نام اقتباس شده است و همواره به عنوان یکی از بهترین بازی های رایانه ای تاریخ شناخته می شود. GoldenEye 007 بازی بسیار مهمی هم در سبک تیراندازی اول شخص به حساب می آید و آغاز کننده مسیر این دسته از بازی در کنسول ها می باشد و همچنین راه بازی های شوتر را از عناوین تخیلی مانند Doom جدا کرده و جلوه واقعی تری به این بازی ها داده است. بازی در نمایش قابلیت هایی مانند بخش تک نفره اتمسفریک، عناصر مخفی کاری و همینطور یک بخش چند نفره بی نظیر بسیار جلو تر از عناوین هم دوره خود بود. بازی بیش از 8 میلیون نسخه فروش کرد و لقب یکی از پرفروش ترین عناوین Nintendo 64 را از آن خود کرد. مرحله ای که از این بازی شاهکار برای معرفی در نظر گرفتیم، آخرین مرحله بازی می باشد که ادامه و پایان دهنده وقایع بازی و همینطور فیلم بوده و Cradle نام دارد.
توضیحات کلی درباره یافتن و وقایع مرحله: Cradle آخرین ماموریت عادی بازی می باشد. شما کد تقلب Cougar Magnum را بعد از تکمیل این مرحله به دست می آورید و می توانید کد تقلب Gold PP7 را نیز با کامل کردن این مرحله روی درجه سختی Agent آن هم در 2 دقیقه و 15 ثانیه یا کمتر، به دست آورید. تمام شخصیت های بازی (از جمله چند تایی که در بازی استفاده نشده اند) و شخصیت های مهمان، پس از اینکه تیتراژ نهایی را مشاهده کردید، برای بخش چند نفره قابل دسترسند. پس از اینکه Cradle را برای اولین بار به اتمام رساندید، می توانید آن را در هر سه درجه سختی برای بار های دیگر تجربه کنید، بدون نیاز به تجربه مراحل دیگر بر روی هر سه درجه سختی. عواملی که باید در این مرحله انجام دهید به دو بخش تقسیم می شوند: 1? نابود کردن دستگاه کنترل، 2? مبارزه نهایی با Trevelyan.
چگونگی رد کردن مرحله: شما بر روی یکی از سه دکلی که ساختار گهواره را تشکیل می دهند مرحله را شروع می کنید. به چپ رفته و دور این برج بچرخید تا جلیقه ضد گلوله را به تن کنید. مسیر را ادامه دهید ولی مراقب باید زیرا یکی از نگهبانان Trevelyan از دور نزدیک می شود و دیدن او از میان مه کمی دشوار است. زمانی که دید واضح پیدا کردید، به او شلیک کرده و اسلحه اش را بردارید. پس از اینکه هر نگهبانی را که در راهرو دیدید کشتید، از پله ها بالا رفته تا به اتاق مرکزی گهواره برسید. به دستگاه شلیک کرده و ماموریت اول را به پایان برسانید. پس از خروج از در، می توانید Trevelyan را ببینید که در حال فرار است؛ به سر وی شلیک کرده و او فرار می کند. به سرعت پایین رفته و دوباره او را می بینید که مشغول بالا رفتن است، باری دیگر به او شلیک کنید تا ضعیف و ضعیف تر شود. پس از اینکه با تعقیب وی به نقطه نهایی رسیدید، ولی فریاد می زند که: “تمومش کن جیمز” و موسیقی متن تغییر می کند. برای کشتن وی دو راه پیش رویتان است، یکی اینکه به وی شلیک کرده یا اینکه او را از روی سکو به پایین پرتاب کنید. صحنه پایانی با توجه به انتخاب شما متغیر است.
8- روستا (The Village)
اولین مرحله از بازی Resident Evil 4
درباره بازی و مرحله: پس از اینکه بازی Biohazard 4 در سال 2005 منتشر شد، راه و رسم بازی های سبک ترس و بقا، یک بار برای همیشه در تاریخ بازی های رایانه ای از نو نوشته شد. شاهکاری در سری Resident Evil که همواره به عنوان یکی از بهترین بازی های تاریخ نیز از آن یاد می شود. در بازی ما داستان افسر پلیسی به نام Leon S. Kennedy را دنبال می کنیم که به ماموریتی جهت یافتن دختر ربوده شده رئیس جمهور فرستاده شده؛ آن هم در روستایی بی نام و عجیب و غریب. مرحله ابتدایی بازی از بهترین و ترسناک ترین مراحلی است که تا به حال یک بازی ترسناک توانسته درون خود پرورش دهد. کافیست به این 10 دقیقه کابوس قدم گذاشته تا بفهمید که با یک بازی معمولی روبرو نیستید.
توضیحات کلی درباره یافتن و وقایع مرحله: مرحله دقیقاً پس از نمایش اولین میان پرده سینماتیک بازی آغاز می شود. پس از اینکه Leon از ماشین دو افسر پلیس پیاده شده و به تنهایی درون روستای عجیب و غریب و ساکت قدم می گذارد، ما می توانیم حدس بزنیم که اتفاقات خوبی قرار نیست در آینده رخ دهند. Leon وارد خانه ای به ظاهر متروکه می شود و با پیر مردی ترسناک روبرو می شود که ظاهر و رفتاری دوستانه ندارد. طی درگیری که بین Leon و پیرمرد رخ می دهد، Leon وی را کشته و متوجه اتفاقات عجیبی که در روستا در حال رخ دادن است می شود. روستاییان به مانند زامبی ها دیوانه وارد در حال حمله به خانه جهت کشتن Leon هستند و وی باید سریعاً راهی برای نجات پیدا کند. در ادامه اتفاقات مختلفی رخ می دهد که Leon را بیش از پیش نسبت به وقایع این روستای مرموز و بی نام آگاه می کند.
هر چه سریع تر باید خود را از خانه خارج کنید و این کار توسط پریدن از پنجره میسر می شود. پس از آن باید راه خود را از میان روستاییان دیوانه باز کرده و نگذارید تا دستشان به شما برسد. پس از اینه از خانه دور شدید، به سمت مرکز روستا بروید و سعی کنید سریعاً از دروازه ها رد شوید، پیش از اینکه دست مرد مرموز اره برقی به دست به شما برسد و تا می توانید از مبارزه دوری کنید، مخصوصاً زمانی که مهمات کمی در اختیار دارید و تعداد دشمنان هم زیاد است. با پیش روی در این مرحله به باس مخصوص هم که Del Lago نام دارد بر می خورید و باید از شر او هم خلاص شوید.
7- قلعه سِن (Sen’s Fortress)
ناحیه ای در بازی Dark Souls
درباره بازی و مرحله: شاید نزدیک ترین نمونه ای که بتوان برای عنوان Dark Souls محصول 2011 مثال زد، نسخه های بعدی همین سری به علاوه جد بزرگش Demon’s Souls باشد و دیگر هیچ! بازی مذکور از خاص ترین، پیچیده ترین (داستانی و گیم پلی) و سخت ترین عناوینیست که تا به حال مهمان صنعتمان بوده اند. بازی دارای اتمسفری سنگین به همراه موجودات و باس های دشوار می باشد و فقط طرفداران پر و پا قرص و همچنین بازیکنان هاردکور می توانند به خود این اجازه را بدهند که پا به این جهان تاریک بگذارند. مرحله (در واقع بخش یا منطقه) ای که برایتان از بازی آماده کردیم، Sen’s Fortress نام دارد و قلعه ای تاریک، پر از نگهبانان و هیولا های خزنده، تخته سنگ های پرتاب شونده، تله های مختلف (مانند تبر های متحرک و تیر های مخفی درون دیوار) می باشد.
توضیحات کلی درباره یافتن و وقایع مرحله: پیش از این درون بازی می بایست نگران باس های عظیم الجثه، دشمنان وحشی و بی رحم و تله های متعدد می بودید؛ خود تبریک می گوییم زیرا در این مرحله شما همه این ها را در یک پکیج کامل در اختیار دارید! پس از رد شدن از ناحیه Blighttown می توانید وارد این قلعه شوید که در صورت رد شدن از آن راه شما را به سمت منطقه Anor Londo هموار می کند. پس از اینکه از تمامی موانع به سلامت عبور کردید، غول بزرگی تحت عنوان Iron Golem که باس این مرحله می باشد، انتظارتان را می کشد و باید با او دست و پنجه نرم کنید.
چگونگی رد کردن مرحله: به سمت در قلعه حرکت کنید. دو نگهبان را مشاهده می کنید که انتظارتان را می کشند؛ از شرشان خلاص شوید. سپس به درون قلعه پا گذاشته و با تله های متعدد رو برو شوید. به آرامی از تبر های متحرک عبور کرده و مراقت موجودات روی سکوی باریک باشید. سپس به بالا پیش بروید و فراموش نکنید که در Bonfire استراحت کرده تا بازی ذخیره شود. آخرین چالش این ناحیه نیز مبارزه با Iron Golem می باشد که با کمی صبر و تحمل و حملات استراتژیک می توانید از وی رد شده و راه خود را به سمت ناحیه بعدی هموار سازید.